معجزه بعد از سقط مکرر

دستم به تو هرگز نرسد ماه بلندم

1394/12/4 14:53
نویسنده : تارا
1,085 بازدید
اشتراک گذاری

این روزها من حالم بده جلو همسری نمیتونم ابراز ناراحتی کنم انقدر از ناراحتی من غمگین میشه که احساس میکنم الان سکته میکنه یا سرشو میکوبه به دیوار تحمل اشکامو نداره. هر روز ازم میپرسه اطلاعات جدید توی نت پیدا نکردی و من از موسسات ناباوری یزد و اصفهان و تهران و شیراز براش میگم از کلینیک دکتر رستمی میگم از روش IUI و کسانی که مثل من هستن

بهش که نگاه میکنم غم توی چهره شو میخونم. خیلی دلم میخواست بعنوان اولین پسر خانواده ش، اوین نوه ازون باشه. ولی جاریم که خواهرم میشه این روزها بفکر بچه دار شدنه. دعا میکنم اون بسلامتی این راهو بره. حال پدر همسری بده حداقل نوه شو چه از من چه از خواهرم ببینه.

میدونم اگه اون حامله بشه همه نگاه ها به سمت من هجوم میاره که چرا تو بچه نمیاری و پیش خودشون همه زمزمه میکنن شاید بچه دار نمیشه حتمن مشکلی داره آخی ببینش چطوری به بچه بقیه نگاه میکنه حتی ممکنه از ترس چشم خوردن اونایی که بچه دارن با من رفت و آمد نکنن مبادا ک من دلم بسوزه

اما نمیدونن ک من عاشق بچه هام و نمیدونن من اگه دلم بسوزه برای خودم میسوزه و به حال خودم. حسرت بچه های اونا رو نخواهم داشت هرگز. خداروشکر که کسی به جز خواهرام و مامانم و بهترین دوستم دخترخاله عزیزم که همیشه آرامش بخش منه نمیدونه.

توی مطب دکتر ک بودم یکی از خانما که باهم حرف میزدیم میگفت خدا برای بار چهارم دل کسی رو نمیسوززونه. ولی..............

نمیدونم چرا خدا دعاهامونو مستجاب نمیکنه مطمئنم همه اونایی ک مثل من هستن دعای هرشبشون سبز شدن دامن خودشون و همه منتظرا هست.

دلم میخواد توی باغچه مون یه قبر بکنم و یه عروسکو دفن کنم به یاد چهارتا بچه ای که ممکن بود الان داشته باشمشون. دلم میخواد براشون ختم بگیرم و هر وقت دلم گرفت برم سر قبرشون.

احساس میکنم دارم دیوونه میشم.............

توی سرم همش آهنگ حجت اشرف زاده تکرار میشه:

هرگز به تو دستم نرسد ماه بلندم

اندوه بزرگی است چه باشی چه نباشی

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (2)

بهار مامان برسام
4 اسفند 94 19:16
سلام دوست گلم اول اینکه با خوندن پستت خیلی خیلی دلم گرفت و بغض داره خفم میکنه........... دوم اینکه هیچ وقت توکلت رو از دست نده من یکی از قدیمی های نی نی وبلاگم و توی همین نی نی وبلاگ انقدر خانوما بودن که نی نی نداشتن و واقعا نا امید بودن ولی به لطف خدا بعد از گذشت کمی زمان باردار شدن.....یکیشون که نمیتونم اسمش رو بگم از دوستای منو برسامم بود اون موقع برسامم تازه یکسالش بود و من همیشه ایشون رو دلداری میدادم و به برسام که حرف زدن رو یاد گرفته بود میگفتم برای خاله.... دعا کن و برسامم دستای کوچولوش رو میگرفت رو به آسمون و با همون زبون کودکانه میگفت خدا جون مهربون به خاله.... یه نی نی ناز و خوشمل بده دیگه مامانم میگه خاله...خیلی دلش نی نی میخواد خانمی که شما باشی محرم همون سال من کلی برای این خانم نذر کردم و شام غریبان هم من هم برسام به نیت باردار شدن ایشون شمع روشن کردیم تا اینکه یه مشکل خیلی خیلی خیلی بد واسه من و پسرم پیش اومد جوری که من تا مرز دیوونگی رفتم و داشتم واقعا میمردم که البته به لطف خدا بعد از مدتی مشکل برطرف شد ...من اون موقع که اون مشکل رو داشتم دلم نمی یومد وب پسرم بیام داغ دلم تازه میشد ولی یکی دو باری که سر زدم دوست و اشنا کلی از حال برسام پرسیده بودن و دلداریم داده بودن ولی این خانمی که مشکلش واقعا فکر منو مشغول کرده بود حتی انقدر معرفت نداشت که 1کامنت بده...مهم نیست خدا دل ادما رو میدونه چی به چیه ولی خوشحالم که بعد از اینکه مشکلم برطرف شد باز دلم نیومد از اون خانم بی خبر باشم رفتم بهش سر بزنم و در کمال ناباوری دیدم که خبر بارداریش رو نوشته بماند که وقتی من براش نذر میکردم و پسرم براش دعا میکرد میگفت من اگه بچه دار شم میام دیدن خودت و پسرت و ......(نگم چیا میگفت بهتره) اشکالی هم نداره و من قلبا خوشحالم که چه با دعای پسر من چه هرچی ایشون باردار شد و الانم 1دختر داره ولی کلا اینا رو بهتون گفتم که امیدتون رو از دست ندید من خودم یه مشکل خیلی بزرگ دارم و نمیدونم کارم درست میشه یا نه ولی هنوز امیدوارم و بدون دوست گلم از امروز سر هر اذان به برسام میگم براتون دعا کنه و خودمم جدم رو واسطه قرار میدم و براتون دعا میکنم و خودتون هم باور داشته باشید به قدرت و معجزه ی خدا من اگه به شما بگم برسام من در چه شرایطی در بطن من شکل گرفت و رشد کرد و شکر خدا سالم به دنیا اومد باورتون نمیشه من معجزه ی خدا رو دیدم و بهتون اطمینان میدم خدا همیشه باهاتونه فقط گاهی حکمت الهی رو نمیتونیم درک کنیم و برامون سخت میاد مثل خود من که هنوز حکمتش رو درک نکردم برای برطرف شدن مشکلم ولی میدونم یه روزی برطرف میشه شما هم گل نازم اصلا امیدت رو از دست نده و با گریه و ناراحتی زندگی رو به کام خودتون تلخ نکنید انشاالله که خودتون باردار شید ولی در نهایت اگه زبونم لال نشدید (که میشید به خدا من دلم روشنه) ولی بر فرض محال اگه نشد خودتون باردار شید خیلی روش هال هست که کمی سخته و هزینه بر هست ولی میتونید از اون روش ها اقدام کنید عزیزم من به اون خانم هم اولین بار که رفتم وبش گفتم دلم روشنه که به زودی باردار میشی به شما هم میگم چون واقعا دلم روشنه و ایمان دارم که خیلی زود خبرهای خوشی از شما به من میرسه دوست گلم از صمیم قلبم و با تموم وجودم برات دعا میکنم و سر هر اذان به برسام میگم واستون دعا کنه به خدای مهربون میسپارمتون و امیدوارم نوه ی اول خانواده از شما باشه یا اگه نه اولین نوه ی پسر خانواده از شما باشه مطمئن باش و ایمان داشته باش که میشه در پناه خالق یکتا
تارا
پاسخ
مامان برسام عزیز پست سرشار از محبتت روو خوندم و یه حس خیلی خاص که نمیتونم وصفش کنم بهم داد این که به برسام عزیز میگین برام دعا کنه، این که میگین از جدتون میخواین ، و این که توی این دنیا آدمهایی با قلب مهربون شما وجود دارن که وقت بزارن برای همدردی، برام یدنیا ارزش داره و از همین الان یه حس خوب بهم داده. این پست شما توی این اوضاع خراب روحی من خیلی حالمو خوب کرد. از خدا میخواد برسام عزیز همیشه سالم و سلامت باشه و اونچه از خدا میخوای بهت بده. هر روز از خدا میخوام که دامن همه منتظرا رو سبز کنه. امیدوارم خدا بخاطر دعاهای برسام کوچولو یه فرشته بزاره تو بغلم. ممنون عزیزم
بانو
4 اسفند 94 20:20
از ته دلم برات آرزو میکنم که یه روزی به آرزوی قلبیت برسی و خدا یه فرشته کوچولو بزاره تو بغلت همه این روزا میگذره مطمئن باشه فقط کافیه خدا بخواد
تارا
پاسخ
ممنون عزیزم ایشالا که همین طور شه محتاجم به دعاتون