معجزه بعد از سقط مکرر

معجزه کوچک اما بزرگ من

1395/5/21 23:2
نویسنده : تارا
981 بازدید
اشتراک گذاری

معجزه کوچک من ؛ماه من ؛ الان ده روز هست ک تپش های قلب کوچيکتو دیدم و هنوز انگار رو ابرها هستم؛ وقتی دکتر سونوگرافيست تپش قلب تو نشون همسری داد ب پهنای صورت اشک ریختم از خوشحالی و از ناباوری ؛ امروز هشت هفته هست ک در وجود من داری شکل می گیری و من هر روز خداروشکر میکنم هر ساعت و هر ثانیه ؛ شاید باورش سخت باشه ولی حتی درد آمپول انکسوپارين ک هرروز باید دورنافم بزنم برام درد شیرینی هست ؛ به عشق وجود تو غذا می خورم و به ذوق وجود تو میخوابم. تو معجزه بزرگ منی تا آخر ش باهات هستم تا آخرش باهام بمون........

اکسیر من؛ نه اینکه مرا شعر تازه نیست.... من از تو می نویسم و این کیمیا مرا کم است

پسندها (3)

نظرات (2)

آیداکوچولو
21 مرداد 95 23:50
سلام خاله مامانی منم بعد از ۲بارسقط متوالی منو به دنیا اورد مامان منم این آمپول ها رو ۹ ماه زد وصبوری کرد آرزو می کنم فرشته ی نازتون به سلامت به این دنیا بیاد
آیداکوچولو
21 مرداد 95 23:55
راستی مامانی من آمپولارو روی پاهاش میزد آخه می ترسی روی شکمش من دردم بیاد هرچند بهترین جا برای تزریق همون دور ناف هستش ولی به بازو یا ران هم میشه تزریق کرد هنوزم بعد از نزدیک به ۳ سال پاهای مامانیم کبوده ومامانیم این کبودی ها رو خیلی هم دوست داره
تارا
پاسخ
ممنون آيدا کوچولو دکتر منم بهم گفته اینجاها رو میشه زد این یادگاری ها خیلی شيرينن چ مامان مهربونی داری قدرشو بدون