دوباره امید
هیچ وقت انتظار برام به اندازه این سه ماه سخت نبود انتظارهای زیادی کشیدم تو عمرم و این یکی از همه سخت تر بود. چهار ماه گذشته همش بفکر تقویت خودم بودم بفکر اینکه روحیه م رو خوب کنم و به چیزای مثبت فکر کنم. عکسای نی نی ها رو از تو مجله ها جدا کردم و چسبوندم به کابینت تا هر وقت میبینمشون انرژی بگیرم. همسری هم ذوق و شوقش زیاده. دوباره داره دنیا قشنگ میشه. ذوق و شوقم خیلی زیاد بود روز 28 سیکل بی بی چک زدم ده دقیقه گذشت و خط دوم نیومد پیش خودم گفتم حتمن زود بوده ولی در کمال تعجب دیدم یک ساعت بعد خط دوم اومد خیلی کمرنگ........ روی تست نوشته بود به جوابای بعد از ده دقیقه اعتماد نکنید. اما من یه کورسوی امید توی دلم روشن شده بود و یک تست از یه...
نویسنده :
تارا
14:34